ظهیر فاریابی
از مجموعه: رباعیات
دی چشم تو را سِحر مطلق می زد
مکر تو رهِ گنبد ارزق می زد
تا داشتی آفتاب در سایه زلف
جان بر صفت ذره معلق میزد